اریخچه تخریب قبورائمه بقیع (ع)

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مهر، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی صبح یکشنبه همزمان با هشتم شوال، تخریب قبور ائمه بقی(علیهم السلام) توسط وهابیون را مصیبتی بزرگ برای جهان اسلام خواندند و افزود: این مصیبت نه فقط بر شیعه و اهل بیت(علیهم السلام)، بلکه بر جهان اسلام وارد و ضرری که از این حرکت بسیار زشت و ناهنجار متوجه اسلام شده است، ضرری است که کمتر در تاریخ مانند آن را میتوان پیدا کرد.
وی بقاع متبرکه و دیگر آثار باقی مانده از ائمه را تاریخ مجسم اسلام خواند و افزود: وهابیها تاریخ اسلام را از بین بردند و بدتر این که در این مدت 80 سال نه تنها دست از این کارها نکشیدند بلکه هرجایی که اثری از اسلام و اهل بیت علیهم السلام بود ویران کردند؛ آثاری که یادگار اسلام، برکات اسلام و تاریخ اسلام است؛ بدون اینها تاریخ اسلام پشتوانه ظاهری ندارد.
این مرجع تقلید شیعیان با اشاره به اینکه همه جوامع و ادیان دیگر به حفظ و مرمت آثار تاریخی خود پرداختهاند، مسلمانان را به حفظ و نگهداری از تاریخ مجسم اسلام ترغیب کرد و بیان داشت: همینطور که در تمام دنیا این آثار حفظ میشود، باید آثار اسلامی را حفظ کرد تا هر کسی که به مکه و مدینه مشرف میشود بعد از صدها سال که از طلوع اسلام میگذرد، از نزدیک آنها را مشاهده کند.
آیت الله صافی این فجایع را ساخته فکر و اندیشه دشمنان اسلام و سلفیها برشمرد و تصریح کرد: اصل فکر برای دشمنان اسلام و سلفیها است که میخواستند اسلام را از بین ببرند و چون این کار را ننگی برای خود میدیدند، گروهی را واداشتند تا دست به این جنایات بزنند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم اظهار داشت: شیعیان و مسلمانان باید در این روز محزون و غمناک بوده و بر عاملان این جنایت نفرین کرده و آنان را محکوم نمایند.
به گزارش خبرگزاري فارس از قم، آيتالله العظمي صافي گلپايگاني تخريب قبور ائمه بقيع عليهم السلام توسط وهابيت را مصيبتي بزرگ براي جهان اسلام خواند و افزود: اين مصيبت نه فقط بر شيعه و اهل بيت عليهم السلام، بلكه بر جهان اسلام وارد شده است و ضرري كه از اين حركت بسيار زشت و ناهنجار متوجه اسلام شده است، ضرري است كه كمتر در تاريخ مانند آن را ميتوان پيدا كرد.
وي بقاع متبركه و ديگر آثار باقي مانده از ائمه را تاريخ مجسم اسلام دانست و يادآور شد: وهابيها تاريخ اسلام را از بين بردند و بدتر اين كه در اين مدت 80 سال نه تنها دست از اين كارها نكشيدند بلكه هرجايي كه اثري از اسلام و اهل بيت عليهم السلام بود ويران كردند، آثاري كه يادگار اسلام، بركات اسلام و تاريخ اسلام است و بدون اينها تاريخ اسلام پشتوانه ظاهري ندارد.
اين مرجع تقليد با اشاره به اينكه همه جوامع و اديان ديگر به حفظ و مرمت آثار تاريخي خود پرداختهاند، مسلمانان را به حفظ و نگهداري از تاريخ مجسم اسلام ترغيب كرد و بيان داشت: همينطور كه در تمام دنيا اين آثار حفظ ميشود، بايد آثار اسلامي را حفظ كرد تا هر كسي كه به مكه و مدينه مشرف ميشود بعد از صدها سال كه از طلوع اسلام ميگذرد، از نزديك آنها را مشاهده كند.
آيتالله العظمي صافي گلپايگاني اين فجايع را ساخته فكر و انديشه دشمنان اسلام و سلفيها برشمرد و تصريح كرد: اصل فكر براي دشمنان اسلام و سلفيها است كه ميخواستند اسلام را از بين ببرند و چون اين كار را ننگي براي خود ميديدند، گروهي را واداشتند تا دست به اين جنايات بزنند.
وي بيان داشت: شيعيان و مسلمانان بايد در اين روز محزون و غمناك بوده و بر عاملان اين جنايت نفرين كنند و آنان را محكوم كنند.
يوم الهدم :
تا به حال نام يوم الهدم را شنيده ايد ؟ يوم الهدم يعني روز ويران کردن ...
در هشتم شوال سال 1344 هجري قمري پس از اشغال مکه ، وهابيان به سرکردگي عبدالعزيزبن سعود روي به مدينه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر ، سرانجام آن را اشغال نموده ، مأمورين عثماني را بيرون کردند و به تخريب قبور ائمه بقيع و ديگر قبور هم چنين قبر ابراهيم فرزند پيامبر اکرم – صلي الله عليه و آله و سلم – قبور زنان آن حضرت ، قبر ام البنين مادر حضرت اباالفضل العباس – عليه السلام – و قبر عبدالله پدر پيامبر و اسماعيل فرزند امام صادق – عليه السلام – و بسياري قبور ديگرپرداختند . ضريح فولادي ائمه بقيع را که در اصفهان ساخته شده بود و روي قبور حضرات معصومين امام مجتبي ، امام سجاد ، امام باقر و امام صادق – عليهم السلام – قرار داشت را از جا در آورده ، بردند . اما اين اولين حمله آنان به مدينه نبود . آنان در سال 1221 هجري نيز يک بار ديگر به مدينه هجوم برده ، پس از يک سال و نيم محاصره توانسته بودند آن شهر را تصزف کنند و پس از تصرف اقدام به غارت اشياي گرانبهاي حرم پيامبر – صلي الله عليه و آله و سلم – و تخريب و غارت قبرستان بقيع نمودند .
طبق نقل تاريخي آن ها در اين حمله چهر صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و ياقوت گرانبها و حدود يکصد قبضه شمشير با غلاف هاي مطلا به طلاي خالص و تزيين شده به الماس و ياقوت و ... به يغما بردند . و اين نيز نخستين حمله آنان به مقدسات اسلامي نبود . صلاح الدين مختار نويسنده و مورخ وهابي در کتاب "تاريخ امملکه العربيه السعوديه کما عرفت" بخشي از افتخارات وهابيت در حمله به کربلاي معلي را چينن شرح مي دهد : در سال 1216 اميرسعود در رأس نيروهاي بسياري از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحي ديگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذي القعده به شهر کربلا رسيد و آن را محاصره کرد . سپاه مذکور باروي شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند . بيشترمردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانيدند و نزديک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند ، سپس در محلي به نام ابيض گرد آمدند . خمس اموالرا خود سعود برداشت و بقيه را به هر پياده يک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود)
عثمان بن بشر از ديگر مورخان وهابي درباره حمله به كربلا چنين مي نويسد: "… گنبد روي قبر (يعني قبر امام حسين عليه السلام) را ويران ساختند و صندوق روي قبر را كه زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن هاي نفيس و جز آنها يافتند، غارت كردند و نزديك ظهر از شهر بيرون رفتند در حالي كه قريب به 2000 تن از اهالي كربلا را كشته بودند."
جالب اين جاست كه مورخ مزبور نام كتاب خود را "عنوان المجد في تاريخ نجد" گذاشته و از اين وقايع به عنوان نشانههاي مجد و شكوه و عظكت وهابيت ياد كرده است!
اما اين فقط شيعيان و اماكن مقدسه آنها نبودند كه وهابيان آثار مجد و شكوه خود را در آن به نمايش گذاشتهاند، مكه مكرمه و طائف نيز از حملات آنان در امام نماند. "جميل صدقي زهاوي" در خصوص فتح طائف مي نويسد: "طفل شيرخواره را بر روي سينه مادرس سر بريدند، جمعي را كه مشغول فراگيري قرآن بودند كشتند، چون در خانهها كسي باقي نماند، به دكانها و مساجد رفتند و هر كس بود، حتي گروهي را كه در حال ركوع و سجود بودند، كشتند. كتابها را كه در ميان آنها تعدادي مصحف شريف و نسخههايي از صحيح بخاري و مسلم و ديگر كتب فقه و حديث بود، در كوچه و بازارافكندند و آنها را پيمال كردند."
سرزدن اين قبيل امور از پيروان محمد بن عبدالوهاب شگفت نيست! تابعان كسي كه همه مسلمانان را كافر و مشرك مي دانست و مكه و مدينه را قبل از آنكه به دست وهابيان بيافتد، دارالحرب و دارالكفر!مي دانست. در كتاب "الدررالسنيه" مي خوانيم:
"وي - محمد بن عبدالوهاب – از صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و اله نهي ميكرد و از شنيدن آن ناراحت ميشد. صلوات فرستنده را اذيت ميكرد و به سختترين وجه مجازات مي نمود.
حتي او دستور داد مرد نابيناي متديني را كه مؤذن بود و صوت خوشي داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پيامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسياري از كتب مربوط به صلوات بر پيامبر صلي الله عليه و آله را به آتش كشيد و به هريك از پيروانش اجازه مي داد قرآن را مطابق فهم خود تفسير كند."
محمد بن عبدالوهاب به نوبهي خود در اعتقادات پيرو"ابن تيميه حنبلي" است، كه در قرن هشتم هجري ميزيسته است، از ابن تيميه عقايد جالبي نقل شده است. از جمله اينكه او خدا را جسم ميدانست! براي ذات مقدس خداوند دست و پا و چشم و زبان و دهان قائل بود! ابن بطوطه جهانگرد معروف در سفرنامهي حود مي گويد: "ابن تيميه را بر منبر مسجد جامع دمشق ديدم كه مردم را موعظه ميكرد و ميگفت: خداوند به آسمان دنيا ميآيد، همان گونه كه من اكنون فرود ميآيم! سپس يك پله از منبر پائين ميآمد!"
عقايد او آنچنان سخيف و بيمقدار بود كه خود اهل سنت وي را به زندان افكندند و در رد او كتب متعددي را به رشته تحرير درآوردند.
اين قطرهاي كوچك از مرداب اعتقادات و عملكرد وهابيان در طول اين ساليان است. در طول اين دوران دانشمندان زيادي چه شيعه و چه سني به نقد عقايد وهابيت دست زدهاند و به شبهات گوناگون آنان پاسخ دادهاند. يكي از شبهات آنان مسألهي بناء بر قبور است. آنها ساختن بنا اعم از مسجد يا غير آن را بر قبر حرام ميدانند. در اين نوشتار سعي مي كنيم پاسخي مناسب به شبههي مذكور بدهيم. نخست آنكه: اين شبههي آنان را صريح آيهي 21 سوره كهف دفع مينمايد، كه در خصوص ماجراي اصحاب كهف از قول مومناني كه ميخواستند ياد اصحاب كهف را گرامي دارند مي فرمايد: لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا (بي ترديد بر روي قبور آنان مسجدي بنا مي كنيم) دوم آنكه: هنگام ظهور اسلام و در دوران فتوحان اسلامي بناهايي بر قبور انبياء گذشته وجود داشت. از جمله ميتوان به قبر حضرت داوود و حضرت موسي در بيت المقدس اشاره نمود. جالب اينجاست كه خليفه دوم كه طبق نظر اين آقايان از صحابه است و معصوم، خود براي انعقاد پيمان صلح به بيت المقدس رفت و پس از تسلط بر آن شهر، اقدامي در راستاي از بين بردن اين قبور به عمل نياورد…
اما به راستي قومي كه در تاريخ نه چندان طولاني خود، چنان كه از زبان مورخين خودشان شنيديم قرآنها را در خيابانها لگد مال ساختند و در قتل عام پيروان علي عليه السلام و ساير خلفا فرقي نگذاشتند و مجد خود را در غارت و قتل جستجو مي كردند، شايستگي اين را دارند كه مخاطب يك استدلال قرآني و يا حتي تاريخي قرار گيرند؟!
بقیع، بغض شیعه در گلوی تاریخ
به مناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع(ع)
براساس منابع و شواهد تاريخي، وهابيان سعودي تنها به تخريب قبور بقيع اكتفانكردند، بلكه بارها به تخريب مرقد پيامبر (صلياللهعليهوآله) نيز اقدامكردند.
بقيع، نام سرزميني است در مدينه كه به دستور رسول خدا (صليالله عليه وآله وسلم) به قبرستاني براي مسلمانان تبديلشد و نخستين كسي كه در آنجا به توصيه رسول خدا (صلياللهعليهوآله) دفنشد، «عثمان بن مظعون»، از دوستان نزديك پيامبر (صلياللهعليهوآله) و اميرالمؤمنين حضرت علي (عليهالسلام) بود؛ كسي كه حضرت علي (عليهالسلام) در سخنان خود او را بسيار ياد ميكرد و از روي علاقهاش به وي، نام يكي از فرزندانش را عثمان نهاد.
بقيع، قبرستاني است مورد احترام همه فرقههاي اسلامي و اكنون در چند قدمي حرم پيامبر(صلياللهعليهوآله) قراردارد؛ رسول خدا برخي از شهداي احد و نيز فرزندش «ابراهيم» را در آنجا دفنكرد و به اين ترتيب بر قداست آن افزود. بعدها عثمان بنعفان در قبرستان يهوديهاي مدينه به اسم «حس كوكب» دفنشد، اما معاويه بقيع را بهقدري گستردهساخت كه قبر عثمان در بقيع قرارگيرد.
بقيع هماينك مدفن 4 امام شيعه، امام حسن مجتبي(عليهالسلام)، امام سجاد(عليهالسلام)، امام باقر(عليهالسلام) و امام صادق(عليهالسلام) است؛ همچنين قبر بيشتر زنان پيامبر(صلياللهعليهوآله) و نيز عباس عموي پيامبر(صلياللهعليهوآله) و فاطمه بنت اسد، مادر امام علي(عليهالسلام) و برخي ديگر از بزرگان در اين مكان شريف قراردارد.
دست ناپيداي وهابيت - نگاهي به پيشينه تاريخي اين فرقه
پيشواي نهضت وهابيت، «محمد بنعبدالوهاب نجدي» (1703-1782) نامدارد و بايد گفت نام وهابيت را مخالفان به آنها دادهاند، در حاليكه پيروان اين فرقه، خود را «الموحدون» و مذهب خود را «محمدية» ناميدهاند، اين گروه خود را فرقهاي سني و پيرو مذهب «احمد بنحنبل» ميدانند.
عقايد
1- هر چيزي كه به جز خداي تعالي مورد عبادت قرارگيرد، خطاست و هركس اين چيزها را عبادتكند، سزاوار مرگ است.
2- جماعت زيادي از مسلمانان موحد نيستند، زيرا ميكوشند تا عنايت خدا را با زيارت قبور اوليا بهدست آورند، بنابراين مشركند.
3- ذكر نام پيامبر، ولي، يا فرشتهاي در نماز شرك است.
4- اگر غير از خدا از كسي شفاعت جويند، كفر است.
5- هركسي براي رواشدن حاجات خود از غير خدا ياري بخواهد، كافر است.
6- علمي كه مبتني بر قرآن مجيد، سنت پيامبر و استنباطهاي ضروري عقل نباشد، كفر است.
7- انكار قدر(قدرتداشتن انسان بر انجام كارها) در همه افعال بهمعني الحاد و بدعت است.
8- تفسير قرآن بر پايه تأويل، كفر است.
وهابيان، ساختن گنبد و ضريح و بقعه و ... بر روي قبور را حرام و تخريب آن را واجبميدانند كه در اين مسأله پيرو پيشواي خود، «ابن تيميه» و شاگرد او «ابنجوزيه» هستند؛ از اينرو آنان طي چند قرن اخير، تا آنجايي كه توانستهاند مشاهد و زيارتگاهها را ويرانكردند و حتي قبور ائمه بقيع و قبر امام حسين(عليهالسلام) را نيز استثنانكردهند.
آنان ساختن آرامگاه بر روي قبور را نوعي شرك و كفر ميپندارند، هرچند كه وهابيان براي اثبات اين باور خود راهي جز استفاده از تهديد و خشونت ندارند، اما بايد دانست آنها همواره براي تخريب مراقد ائمهي اطهار از عراق و شام تا جنوب درياي سرخ و غرب و شرق جهان اسلام تلاشكردهاند.
كينه وهابيت براي تمامي مسلمانان بهويژه شيعيان نامي آشناست؛ چراكه وهابيان سعودي همواره براي انهدام وتخريب قبور ائمه و اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) تلاشكردهاند و در اين ميان آثار ديني بيشمار شهرهاي مكه و مدينه، اماكن زيارتي اين شهرها بيش از ديگر اماكن در معرض اعمال نابخردانه سردمداران وهابي قرارگرفتهاست و آنان در واقع با تخريب بقيع، احساسات مسلمانان را جريحهدار و براي جداكردن مسلمانان از ميراث درخشان اسلامي خود تلاشكردهاند.
ميتوان گفت تخريب بقيع و قبور مطهر ذريه رسول خدا(صلياللهعليهوآله)، اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) و بهترين صحابه و خاندان ايشان از جنايتهاي نابخشودني سعوديهاي وهابي در طول تاريخ است كه تاكنون دوبار قلب شيعيان و عاشقان ائمهي اطهار را جريحهدار و احساسات آنان را برانگيختهاست.
نخستين تخريب قبور ائمه بقيع
نخستين تخريب قبور مطهر ائمهي بقيع به دست وهابيان سعودي در سال 1220 هجري يعني زمان سقوط دولت اول سعوديها توسط حكومت عثماني رويداد، پس از اين واقعه تاريخي - اسلامي با سرمايهگذاري مسلمانان شيعه و بهكاربردن امكانات ويژهاي، مراقد تخريبشده به زيباترين شكل بازسازيشد و با ساخت گنبد و مسجد، بقيع به يكي از زيباترين مراقد زيارتي و در واقع مكان زيارتي -سياحتي مسلمانان تبديلشد.
يكي از گردشگران انگليسي پس از بازسازي بقيع، ضمن توصيف اماكن زيارتي مدينه منوره در اينباره ميگويد: مدينه در سال 1387 تا 1388 و قبل از انهدام مجدد توسط وهابيان سعودي، شبيه استانبول و شهرهاي بسيار زيباي سياحتي جهان بازسازي شده بود.
دومين تخريب بقيع
دومين و درواقع دردناكترين حادثه تاريخي - اسلامي معاصر به هشتم شوال سال 1344 و پس از رويكار آمدن سومين حكومت وهابي عربستان مربوط ميشود؛ سالي كه وهابيان به فتواي سران خود مبني بر اهانت و تحقير مقدسات شيعه، مراقد مطهر ائمه و اهلبيت پيامبر(صلياللهعليهوآله) را مورد دومين هجوم وحشيانه خود قراردادند و بقيع را به مقبرهاي ويرانشده و در واقع مهجور و ناشناخته تبديلكردند.
«ايلدون رتر»، يكي از گردشگران غربي در اينباره ميگويد: با دومين تخريب قبور ائمه بقيع در مدينه منوره مراقد مطهر ائمه(عليهالسلام) بهشدت ويرانشد و وهابيون در اين تخريب، شكل ظاهري مقبرهها و گنبدهاي اين قبور را دگرگونكردند.
براساس منابع و شواهد تاريخي، وهابيان سعودي تنها به تخريب قبور بقيع اكتفانكردند، بلكه بارها به تخريب مرقد بيامبر(صلياللهعليهوآله) نيز اقدامكردند كه با واكنش گسترده مسلمان جهان مواجهشده و از اين توطئه ضد اسلامي دستبرداشتند.
«لويس پورخارت»، يكي از گردشگران سوييسي كه پس از تشرف به اسلام خود را ابراهيم ناميدهاست، در اينباره ميگويد: با توجه به مقام ائمه و صحابه دفنشده در بقيع، اين قبرستان فضايي بسيار كوچك دارد و در مقايسه با اماكن زيارتي ديگر كشورهاي شرقي بهويژه عربستان، به صورت تلي از خاك و سنگ، نگاه هر بينندهاي را به خود جلبميكند.
پورخات درباره كوه احد نيز ميگويد: در مسجد احداثشده در دل اين كوه، قبر حمزه، عموي پيامبر و ديگر شهداي احد همچون «مصعببن عمير»، «جعفربن شماس» و«عبداللهبن جحش» ديدهميشود كه وهابيان اين مسجد و قبور دوازده تن از شهداي احد و صحابه بيامبر را نيز تخريبكردهاند.
قبرستان بقيع قبل از تخريب
قبرستان بقيع قبل از تخريب شامل مقبره چهارتن از ائمه اطهار و قبر گمشده بانوي دو عالم حضرت فاطمه زهرا(س) است، هرچند كه در روايت آمدهاست كه اميرالمومنين حضرت علي(عليهالسلام) پس از شهادت دخت پيامبر(صلياللهعليهوآله) پيكر پاك و مطهر ايشان را براي دفن به اماكن متعددي همچون بقيع، مسجد پيامبر(صلياللهعليهوآله) و خانه خود حملكردند.
تلاش براي مرمت قبور بقيع
البته روايت است كه قبر بانوي دو عالم مخفي ماندهاست و مخفيماندن قبر آن بزرگوار تا روز قيامت، بيانگر سند مظلوميت ايشان در طول تاريخ است و انشأالله با ظهور حجت خدا بر زمين مشخصخواهدشد.
بسياري از علما، فقها، شيعيان و حتي رهبران سياسي، همواره براي مرمت و بازسازي بقيع تلاشكردهاند كه در اين ميان «آيت الله حسن شيرازي(قدس سره)» بيش از ساير علما در اين راه گامبرداشتهاست و ديدارها و گفتوگوهاي متعددي با مقامات عربستاني و ارائه سندها و مدارك مبني بر ساخت و بازسازي قبور ائمه بقيع از جمله اقدامات اين عالم بزرگ شيعي بودهاست، اما همواره موانع هدايتشده از سوي وهابيان سعودي اين تلاش را عملي نكردهاست.
آيت الله شيرازي در كتاب خود با نام «تلاش براي بازسازي بقيع» آوردهاست: در زيارتهاي متعدد خود از قبرستان بقيع و بهجاآوردن مناسك حج در عربستان، ضمن ديدار با مقامات و علماي سعودي و فشار بر آنان براي ساخت قبور بقيع، تنها با وعدههاي آنان مواجهشده و برخي گروههاي عراقي با دادن پاداش و رشوه از عمليكردن اين وعدهها جلوگيريكردند.
«آيتالله سيد مرتضي قزويني» در مراسم نخستين سالگرد ارتحال آيتالله شيرازي در حسينيه رسول اعظم لندن با اشاره به تلاشهاي آن مرحوم گفت: «محمد سرور الصبان»، رييس انجمن جهان اسلام به بنده اعلامكرد، تغييرات جزيي در اطراف بقيع حاصل تلاشهاي آيتالله شيرازي و برادر بزرگوار ايشان بودهاست.
در خاتمه با توجه به اقدامات ضداسلامي و روزافزون وهابيان سعودي برضد شيعيان، اين سوال مطرحاست كه آيا وهابيان هرگز نسبت به مصالح عظيم جامعه مسلمانان انديشيدهاند؟! آيا آنها به فكر جلوگيري از نفوذ استعمارگران در كشورهاي اسلامي بودهاند؟! آيا آنها در برابر نفوذ صهيونيستها در سرزمينهاي اسلامي واكنش نشان دادهاند؟ آيا اينقدر كه از بوسيدن قبر پيامبر خدا(صلياللهعليهوآله) عصباني ميشوند، از محاصره اقتصادي كشورهاي اسلامي، ناراحتميشوند؟!
هشت شوال يادآور يکي از غم انگيز ترين حوادث تاريخ تشيع و حتي جهان اسلام است، درست در 86 سال پيش در يک چنين روز غم باري بقيع شاهد تاخت و تاز عده اي از خدا بي خبر و متحجر بود. وهابي مسلکاني که با شقاوت و بي رحمي نه تنها حرمت نوادگان پيامبر را حفظ ننمودند بلکه بقاع متبرکه آنان را ويران ساخته و اشيا گران بهاي آن را به غارت بردند.
***
پیشینه تاریخی بقیع یا بقیع الفرقد یا جنت البقیع به دوران قبل از اسلام میرسد ولی در کتب تاریخی به روشنی قدمت تاریخی آن مشخص نشده است. بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان شد. مردم مدینه قبل از آمدن مسلمانان به آنجا اجساد مردگان خود را در دو گورستان "بنیحرام" و "بنیسالم" (1) و گاهی نیز در منازل و خانههایشان دفن میکردند و در واقع بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور پیامبر اسلام توسط مسلمین صدر اسلام به وجود آمده است.
حرم ائمه بقیع به سال 495 هجری قمری یعنی اواخر قرن پنجم دارای گنبد و بارگاه شده است. جهانگرد معروف ابنجبیر که در قرن هفتم به حجاز سفر کرده در دیداری که از بقیع داشته است آن را اینگونه توصیف میکند که: و آن قبهای مرتفع و سر به فلک کشیده است که در نزدیکی در بقیع واقع شده.(2)
در قرن هشتم قمری، بعد از گذشت 150 سال از سفر ابنجبیر، ابنبطوله سفری به مدینه کرده و مشاهدات خود را اینگونه بیان میکند: حرم ائمه بقیع، قبهای است سر به فلک کشیده و از نظر استحکام، بدیع و اعجابانگیز است.(3)
در قرن معاصر، صاحب کتاب مراهالحرمین، ابراهیم رفقت پاشا، 19 سال قبل از تخریب حرم ائمه بقیع سفر حج كرده و توصیفاتی دارد: "عباس و حسن ابن علی و ائمه سهگانه در زیر یک قبه قرار گرفتهاند که بزرگتر از همه قبههای موجود در بقیع است.(4)
در طول تاریخ سه بار بقیع تعمیر شده است. بار اول در سال 519 هجری قمری توسط المستضر بالله و برای بار سوم در اواخر قرن سیزدهم توسط سلطان محمود غزنوی. کتیبههایی که جهانگردان در سفرهایشان از بقیع خواندهاند، گویای این مطلب است.
قبرستان بقیع دارای دو درب ورودی بوده که یک درب همیشه بسته و درب دیگر، از صبح تا غروب هر روز بر روی زائران باز بوده است. حرم بقیع حالت هشت ضلعی داشته است. ویژگی بعدی، داشتن محراب است و این که حرم، خادمانی نیز داشته است. حرم ائمه بقیع مانند سایر حرمها دارای ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بوده است. ابنجبیر مینویسد: قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب میباشد که بدیعترین و زیباترین نمونه است از نظر فن و هنر. و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم شده و میخکوبیهایی به جالبترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را زیباتر و جالبتر كرده است.(5)
محمد لبیب مصری که در سال 1327 هجری قمری به مدینه سفر کرده، مینویسد: در آنجا گنبدی معروف به "قبهالبین" قرار دارد که حجرهای در آن وجود دارد و در میان آن گودالی است که ادعا میکنند، جایگاه افتادن دندان پیامبر است و ضریح امام حسن در داخل قبهای است و از فلز ساخته شده است و خطوط فارسی بر آن نقش بسته است. به گمانم از آثار شیعیان عجم باشد.
***
نیروهای وهابی به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود در سال 1221 هجری قمری بعد از محاصره طولانی مدینه، ساکنان شهر را در تنگنا قرار دادند و مردم بیگناه بیشماری را قتل عام کردند. سپس خادمان آستان پیامبر را یکجا جمع کردند و برای آن که محل جمعآوری و نگهداری هدایا را نشان دهند، آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. بعد از غارت کردن حرم نبوی، هنگام بازگشت به نجد که محل استقرار وهابیون بود، از بقیع گذشتند و عبدالعزیز دستور تخریب تمامی بارگاهها را صادر کرد. در این زمان، خلافت عثمانی به والی خود محمدعلی پادشاه دستور داد که حجاز را از سلطهی وهابیها رهایی دهد و کنترل حجاز را به دست گیرد. پس از جنگی خونین به سال 1227 قمری وهابیها شکست سختی خوردند و مردم به بازسازی اماکن متبرکه همت گماشتند.
***
هشتم شوال سال 1344هجری قمری پس از سلطه دوباره ابنسعود و تسلط بر شهر مدینه در ماه رمضان همان سال شیخ عبدالله، قاضیالقضات خود را از مکه به مدینه اعزام داشتند تا موضوع تخریب مقابر موجود در مدینه را با علما و سران این شهر مطرح و موافقت آنها را ولو به صورت ظاهری جلب کند و بدین منظور جلسهای تشکیل گردید.
شیخ عبدالله از حاضرین پرسید: "درباره تخریب این گنبد و بارگاهها چه میگویید؟" بسیاری از آنها از ترس جانشان جواب ندادند، بعضی دیگر هم اظهار موافقت کردند.(6)
وهابیها نیز مردم را با زور اسلحه جمع کرده و به سوی بقیع حرکت دادند و آنچه گنبد و ضریح در شهر مدینه و بیرون از شهر بود، ویران کردند. از جمله آنها گنبد و بارگاه ائمه بقیع علیهمالسلام. گنبدهای متعلق به عبدالله و آمنه، والدین رسولالله و حرم دختران و همسران پیامبر و حرم جناب ابراهیم فرزند رسولالله و گنبد مالک ابن انس و عثمان نیز تخریب گردید. وهابیون از ترس عواقب کار خود، از تخریب حرم نبوی خودداری کردند.
***
با انتشار خبر تخریب بقیع به خصوص بارگاه امامان مدفون در آن قبرستان، احساسات عمومی در ایران سخت جریحهدار شد که منجر به واکنشهای شدیدی از طرف مقامات عالیرتبه مملکتی از جمله ريیسالوزرای وقت شد. به همین مناسبت مرحوم مدرس در همان روز هشتم شهریور 1304 شمسی مطابق با دهم صفر 1344 هجری قمری در مجلس شورای اسلامی نطقی ایراد کرد و بعد از آن، تشکیل کمیسیون ویژه برای پیگیری موضوع را به شکل جدی دنبال کرد. مراجع، علما و حوزههای علمیه پیوسته با ارسال نامه و مخابره تلگراف خواستار برخورد قاطع با عوامل تخریب قبور اماکن متبرکه شدند.(7) آن زمان تاکنون اقدامات فراوانی در جهت برداشتن محدودیتها در مورد قبور ائمه طاهرین صورت گرفته که همگی بدون نتیجه باقی مانده است.
تخریب بقیع فاجعهای کمنظیر در تاریخ بشریت است
آیتالله صافی گلپایگانی فتنه تخریب بقیع توسط وهابیت را فاجعهای دانست که تاریخ کمتر مانند آن را به یاد دارد.
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مهر، آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی صبح یکشنبه همزمان با هشتم شوال، تخریب قبور ائمه بقی(علیهم السلام) توسط وهابیون را مصیبتی بزرگ برای جهان اسلام خواندند و افزود: این مصیبت نه فقط بر شیعه و اهل بیت(علیهم السلام)، بلکه بر جهان اسلام وارد و ضرری که از این حرکت بسیار زشت و ناهنجار متوجه اسلام شده است، ضرری است که کمتر در تاریخ مانند آن را میتوان پیدا کرد.
وی بقاع متبرکه و دیگر آثار باقی مانده از ائمه را تاریخ مجسم اسلام خواند و افزود: وهابیها تاریخ اسلام را از بین بردند و بدتر این که در این مدت 80 سال نه تنها دست از این کارها نکشیدند بلکه هرجایی که اثری از اسلام و اهل بیت علیهم السلام بود ویران کردند؛ آثاری که یادگار اسلام، برکات اسلام و تاریخ اسلام است؛ بدون اینها تاریخ اسلام پشتوانه ظاهری ندارد.
این مرجع تقلید شیعیان با اشاره به اینکه همه جوامع و ادیان دیگر به حفظ و مرمت آثار تاریخی خود پرداختهاند، مسلمانان را به حفظ و نگهداری از تاریخ مجسم اسلام ترغیب کرد و بیان داشت: همینطور که در تمام دنیا این آثار حفظ میشود، باید آثار اسلامی را حفظ کرد تا هر کسی که به مکه و مدینه مشرف میشود بعد از صدها سال که از طلوع اسلام میگذرد، از نزدیک آنها را مشاهده کند.
آیت الله صافی این فجایع را ساخته فکر و اندیشه دشمنان اسلام و سلفیها برشمرد و تصریح کرد: اصل فکر برای دشمنان اسلام و سلفیها است که میخواستند اسلام را از بین ببرند و چون این کار را ننگی برای خود میدیدند، گروهی را واداشتند تا دست به این جنایات بزنند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم اظهار داشت: شیعیان و مسلمانان باید در این روز محزون و غمناک بوده و بر عاملان این جنایت نفرین کرده و آنان را محکوم نمایند.
نظرات شما عزیزان: